ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
جاده ایی می پیامیم به زیبایی قلب مهربانت و به درازای عمر عشق در دلت
عیدی که شاید شروع خوبی نداشت و لحظه ی سال تحویلی که با دلگیری شروع شد و اولین شب سال جدید که با گریه صبح شد . ایامی که هم خندیدیم و هم گریه کردیم ، هم عاشق بودم و هم به دور از عشق .
شاید همه ی روزهای بد این عید دلیل خوبی برای آغاز یک سال افتضاح باشد و با گفتن این ضرب المثل مسخره " سالی که نکوست از بهارش پیدا است " خودم را باید قانع کنم که بدترین سال را خواهم داشت .
گاهی تلاش کردم فراموش کنم هر آنچه را که شد اما یکهو به هم ریختم و تبر زدم به ریشه ی هر چه کاشتم.
بعد از سفر و گردش و تولد که به کام هم چندان نبود همه ی عقده ها یک جا ریخت بر سر کسی که مقصر اصلی داستان بود اما نه آن قدر که تنبیه شد.
+ یک بار دیگر اعتماد و یک بار دیگر عشق و امید به زندگی ، نگاهی نو به سالی که قرار است برایم سرشار از برکت باشد :)
سال نو مبارک
++ نوشتم تا یادمان نرود دستهایی که به نشانه ی بستن یک همکاری جدید و عقد یک قرارداد چطور محکم به هم فشرده شد.