یادداشت های یک مادر دانشجو

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

یادداشت های یک مادر دانشجو

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

چک لیست اهداف

سلام دوست های مهربونم و همیشگی

دیشب جلسه دوم دوره ی والد۳۶۰ درجه ی درنا شریفی بود. از دیشب ذهنم بیشتر از همیشه درگیر شده و حال بد این روزهام رو پیدا کردم.

چیزی که گفت این بود که همه ی ما اثر انگشتی داریم که ما رو منحصر به فرد میکنه و اگر اون اثر انگشت رو پیدا کنیم حالمون خوب میشه.

از دیشب دارم به اینوه اثر انگشت من چی میتونه باشه فکر میکنم.

از کودکی دارم زیر رو میکنم تا بفهمم.خیلی از شما چند ساله من رو می شناسید میشه کمکم کنید . بهم بگید من رو در چه زمینه ایی قوی تر دیدید یا اینکه حتی از اهداف خودتون بهم بگین.

کامنت های این پست مثل پست قبل تایید نمیشه . هر چند خیلی دوست داشتم میشد باهاتون صحبت کنم و چقدر نیاز داشتم به هم صحبتی با دوستی که قضاوتم نکنه و تک تک شما این ویژگی رو داشتید ولی این مدت بیشتر به سکوت حتی باخودم گذشت ولی از اینکه بهم گفتین که تنها نیستم و میتونم روی شما حساب کنم نمیدونید چقدر حالم بهتر میشد.

و همین بودن مهربونتون باعث شد که ازتون بخوام اینجا کمکم کنید. یک سری از چیزهایی که مدتی آرزوم و بعد فراموش شد رو میزارم شما بهم بگید که چطور کاملترش کنم.

> ترویج نجوم خصوصا به کودکان

> کتابفروشی و کافه

> خلبان شدن

> نویسندگی و چاپ کتاب

> سمت مدیریتی یک کارخانه صنعتی

> مهاجرت

> سفر و گردشگری

> استاد دانشگاه

> راه اندازی کسب و کار خودم در صنعت

> حرفه ایی شدن در یک ورزش(شطرنج، دوچرخه سواری، اتومبیلرانی)

>حرفه ایی شدن در زمینه گیتارو آواز 

>مادر و همسر خوب و پرانرژی


ms.Engineer دوشنبه 24 اردیبهشت 1403 ساعت 07:15
نظرات 4 + ارسال نظر
لیلی شنبه 12 خرداد 1403 ساعت 17:29 http://leiligermany.blogsky.com

به نظرم با توجه به شرایط جسمی و وقت آزادت دو تا رو در نظر بگیر و شروع کن. مثلا با فرهنگسرا یا مدارس غیردولتی صحبت کن بری آموزش به کودکان
یا موسیقی و ورزش هر کدوم رو می پسندی جدی بگیر.
مادر و همسر خوب که همیشه هستی گاهی پررنگ تر گاهی کم رنگ تر

پری چهارشنبه 2 خرداد 1403 ساعت 12:10

سلام عزیزم
چقدر حیف کامنتا تایید نمیشن،چون منم دوست داشتم نظرتو راجع به حرفم بدونم،اینکه طبق خواست خودتت پیشنهادام بهت نزدیک هست یا نه
در کل بنظرم تو یه نویسنده ایی، نویسنده خلق شدی چون میتونی حس انتفال بدی؛ از نظر من بزرگ ترین ویژگی یه نویسنده همینه: درگیر کردن حس مخاطب و ایجاد حس همزاد پنداری که در تو هست؛ مثل نوشته های زویا پیرزاد
از بین چک لیستی که گذاشتی ترویج نجوم و کافه و وکتاب هم خیلی‌برازنده‌ اته و بهت میاد؛ بنظرم سر خودتو شلوغ نکن؛ ورزش حرفه ایی هم که عالیه ولی باید دید به سن و سال ما میخوره یا نهبنطرم نهایتا دوتا هدفو انتحاب کن چون هرچی بیشتر باشه هم بیشتر گیج و گمراه میشی هم فرصت رشد تو یه زمینه رو نداری، چون رشد تو یه زمینه ی خاص خیلی ارزشمند تر از درگیر بودن تو چند زمینه ی ناقصه.. امیدوارم منظورمو رسونده باشم
دوست جونم کاش کامنتا رو تایید میکردی که نظر بقیه رو هم بدونیمواسم جالبه‌ بدونم بقیه چقدر با من هم نظرن یا چقدر تو رو میشناسن
خلاصه یه جوری بهم برسون نظرت راجع به حرفام چیه

نسترن چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 ساعت 11:45 http://second-house.blogfa.com/

سلام خانم مهندس
خیلی دلتنگ تون بودم
ایول به این چک لیست
خیلی زشته بگم من چک لیستی ندارم؟؟؟
شما همیشه برای من قابل تحسین بودین؛ چون هم به وظایف مادرانگی تون میپرداختین و هم همیشه رویاهای خودتون رو دنبال میکردین( درس خوندن، مقاله نوشتن، کتاب خوندن، عکاسی، شاغل بودن تو صنعت - زمانی که باردار بودین -)

رویا چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 ساعت 09:13 http://hezaran-harfenagofte.blogsky.com

طبق آسیبی که خودم خوردم به نظرم دنبال اهدافی بری که با شرایطت می خونه و بعدش بتونی راحت تو اون کار دووم بیاری
من خودم یک مدت دنبال کار آموزشگاه زبان بودم و وکالت ، واقعا اذیت شدم یکی اش بی نهایت سخت بود اون یکی با روحیه ام جور نبود .
به نظر من خلبانی و آموزش نجوم و مهاجرت یک اهداف خاصی هستن و نمی شه روشون حساب کرد .
نویسندگی و چاپ کتاب ، مدرک دکترا ، ترجمه کتاب ، آموزش زبان و استاد دانشگاه و ... رو اینا مانور بدی خیلی بهتره .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.