یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

اسلام در امریکا

دیشب خانه ی پدر شوهرم بودیم، همسرم به دوستش گفت برای دیدن فوتبال به خانه یشان میرویم ، اما شام خوردن و ظرف شستن به قدری طول کشید که فقط  وقت اضافه را توانستیم خانه ی آنها ببینیم، با خانم آمریکایی* اش صحبت از اعتقاداتمان شد، به ذات به اسلام ایمان داشت ولی محیطی که در آن بزرگ شده بود باعث شده بود فقط یک باور قلبی در وجودش بماند و هیچ چیزی از اسلام نداند و در مقابل شک و شبهاتی که وارد میشود سکوت کند و از طرف مقابلش بخواهد ادامه ندهد . همسرش هم یک آدم شدیداً ضد دین بود ، نه اسلام ، هر دینی... حرفهای جالبی بینمان زده شد و همسرم از تاریخ اسلام حرف زد، از چیزهایی که در جلسه قرآن یاد گرفته بودیم ... ولی خب یکسری مسایل هست که برای خودمان هم همیشه سوال بوده !

از دیشب دارم به روزهایی فکر میکنم که دانشجو بودم و چقدر دنبال این بودم که باکسانی که اسلام را قبول ندارند بحث کنم و قانعشان کنم، حتی یک دوست بهایی هم داشتم !ولی این روزها خیلی از آن حال و هوا دور شدم، آن زمان با آدمهایی بحث میکردم که حتی حاضر نبودند حرف حق را بپذیرند و همه ی تلاششان این بود که حرف خودشان را به کرسی بنشانند و اصلاً بحث میکردند که قبول نکنند ولی حالا با کسی بحث میکنم که دنبال حقیقت است بدون قصد و غرض ، برای همین به فکر افتادم این روزها بیشتر در مورد اسلام مطالعه کنم و واقعاً راه درست را خودم بشناسم و بروم.برای همین کتاب جدیدی را که شروع کرده بودم کنار گذاشتم و در وقت هایی که امیروالا میخوابد میخواهم کتاب هایی در باب اسلام و حتی تاریخش با وجود اینکه اصلاً علاقه ایی به تاریخ ندارم بخوانم ! اگر کتاب خوب در این رابطه میدانید معرفی کنید ممنون

+کتاب "پس از تو " تمام شد و مثل بقیه ی کتاب هایش روان و دوست داشتنی بود با تلنگرهای شدید در رابطه با زندگی ، البته با خواندن این کتاب حس میکردم شاید ایران جای بهتری باشد نسبت به حداقل انگلیس !کتاب "بازهم من" را شروع کرده بودم که فعلاً کنار میگذارمش .

*این خانم امریکایی نیستن ، ایرانی هستن ولی فکر میکنم نزدیک ٢٠ سال است که امریکا زندگی میکنند.