ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِیفُ ٱلۡخَبِیرُ ....
به نظرم برای یک عمر فهمیدن همین یک خط برامون بس ...
اونی که باید ببینه می بینه....
اما نگاهت میکنم !ز چشمانم میخوانی...نیازی به سخن گفتن نیست؛
فقط نگاهم کن ...همین !!!
پ.ن:
میگفت فکر میکنی تورو با چی به یاد میارن؟
مدتها بود که ازش بی خبر بودم ... چهار سال از بهترین روزهای زندگیش توی دانشگاه فرهنگیان گذروند و یکسال معلم شد و بعدش هم خبر داد که دیگه توی شهرمن زندگی نمی کنه و حالا هم در صفحه مجازیش عکسش توی یکی از خیابانهای آمستردام گذاشت....
برای همیشه مهاجرت کرد آلمان...
چقدر دنیای ما باهم متفاوت بود ولی میتونستیم ساعتها باهم حرف بزنیم...
یک وقتایی هم چون که قرار برای همیشه حذفش کنی
می بخشیش :)
پ.ن:
آدمیزاد فقط میخواد سبک بشه !
عمیقاً خوشحالم که دوباره ماه رمضون می بینم ...
این ماه همیشه برام یادآور خاطرات خوب و آرامش...
قیافه مجری تلویزیون نگاه می کنم
یکجا نیست که عمل نکرده باشه !
آرایشگاه میری همه در حال کاشت ناخون، لیفت و کاشت مژه و ابرو، کراتین و پروتئین و ویتامینه رنگ مو و.... گاهی فکر می کنم اینها عادین و من خیلی غیر عادیم که هیچ کدوم از این کارها رو نمیکنم.... :)
پ.ن: البته که رسیدگی به خودت کار بدی نیست و تغییر برای روحیه آدم لازم ولی بعضی ها دیگه خیلی عجیب شدن ...