یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

پراکنده


١٥ تیر :زندگی آروم و تعطیلات تابستانه من شروع شد، خواهر شوهر ، مادر شوهر ، برادرشوهر هم اومدن و رفتن، تولدمان هم برگزار شد و پرونده ی مهمانی ها هم فکر کنم بالاخره برای مدتی بسته شد،تا همین یک ساعت پیش پر از انرژی های منفی و ناراحتی بودم از رفتارهایی که این چند روز دیده بودم ولی بالاخره خودم رو کشوندم و یوگا رو هم شروع کردم، یوگا نه ! معجزه ایی به اسم یوگا ... و الان پر انرژی با یک عالمه حال خوب روبروی کولر نشستم و صدای جیلیز ویلیز سرخ شدن گوشت و پیاز قرمه سبزی رو می شنوم و مینویسم...

٢٣تیر:پرونده مهمان داری فکر کنم جدی جدی فعلا بسته شد، امروز صبح زود مامان بابام برگشتن ، البته اینبار فقط برای این اومده بودن که امیروالا رو نگه دارن تا من به کارهای بیمه ام برسم، خیلی روزهای خوبی بود، به خصوص برای امیروالا که باباش رو هم نمیدید بودن بابای من واسش خیلی خوب بود و کلا هرجا بابام بود امیروالا هم بود، شب آخر هم چسبیده بود به بابام و میگفت بابا نرو.

صبح سرحال و پرانرژی بیدار شدم و مشغول زبان خوندن شدم، یک ساعت بعد هم امیروالا بیدار شد، یکم بی حوصله بود.

٢٤تیر :دیروز خیلی یک دفعه ایی اینستاگرامم رو از روی گوشی پاک کردم، چون اخیرا خیلی واسم اتلاف وقت داشت .

امیروالا از دیروز تب داره و کل روز رو بغل منه ، همسرم هم شب ساعت ١١ به بعد میاد.

کارهای بیمه بیکاری هم فعلا داره انجام میشه و باید برم بیمه بقیه ی کارها رو انجام بدم، ولی با وجود امیروالا مریض نمیدونم چی کار کنم.

کتاب میشل اوباما رو خریدم، اما من همیشه برای خوندن کتاب های قطور طفره میرم، با اینکه ٥٠ صفحه اییش رو خوندم اما ولش کردم فعلا،در حال حاضر دارم کتاب عذرخواهی بسه دختر رو میخونم، که واقعا به درد من میخوره.کتاب جنگجوی عشق رو هم کامل نخوندم، چون واقعاً حالم رو بد کرد، به خصوص که به نظرم نویسنده بیوگرافی جالبی نداره که ارزش خوندن داشته باشه ،حتما مفصل در موردش خواهم نوشت.

انقدر کار دارم و ذهنم پراکنده است که نوشتن واسم سخت شده...

پ.ن:نوشته های ناقص من که در تلاش ان بالاخره یک پست بشن.

عکس نوشت:تولدی که سه تایی جشن گرفتیم قبل از آمدن مهمان ها، همیشه اعتقاد دارم باید یکسری چیزها دونفره باقی بمونه، و حتی فقط توی جمع خانوادگی خودمون