یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

خوب باشیم 2

همه ی ناراحتی هام رو میذارم کنار و فقط به اهدافم فکر میکنم. نمیدونم دوباره فرصت هست برای ثبت نام کنکور یا نه. برای مهاجرت باید هردومون فاند بگیریم. برای همین باید  یه رشته ی دیگه رو برای فوق ادامه بدم. و خب قطعاً اینجا لیسانسش رو بخونم و برم خیلی بهتره تا اینکه توی اون شرایط سخت تازه بخوام یه رشته ی جدید هم بخونم. زبان خوندن هم سرعتش خوبه و آخر اردیبهشت میریم برای تعیین سطح و ثبت نام کلاس آیلتس. چون این آموزشگاهی که میخوایم بریم هر ترمش بسته به سطحش بین 400-600 هزار تومنه.

+ خدا رو شکر پسرم حالش خوبه و دکتر گفت مشکلی نداره و نیاز به دارو نیست و این حالات پیش میاد. ممنون دوستهای مهریونم بابت همدلی و دعا ها و انرژی مثبتتون.

+بازم از دست خانواده ی شوهرم شدیداً ناراحتم و دیشب بساطی داشتیم... ولی نمیخوام در موردش حرف بزنم تا واسم مهم نباشه. فقط یادم باشه توقعات و حرف های گزنده فقط بچه امو ازم دور میکنه . یادم باشه امیر دست من امانته و یک روزی ازدواج میکنه و مال کس دیگه میشه. و من باید از اینکه زنشو دوست داره خوشحال باشم، که زندگی خوبی داره.

+عکس مربوط به چند روز پیشه که هوا سرد شده بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
پری یکشنبه 9 اردیبهشت 1397 ساعت 17:31

خدا رو شکر پسر کوچولوی دوستمون حالش خوبه،الهییی همیشه سلامت باشه و شیطونی کنه واست،خانواده ی شوهرتونم هر چی میخوان بگن،امیر والا سالم باشه دیگه هیچی خانم مهندس ما رو ناراحت نمیکنه

الهی ...
واقعاً درسته ، ایشالله همه سالم باشن

e شنبه 8 اردیبهشت 1397 ساعت 16:42

چه وبلاگ باحالی
بوی زندگی میده!

ممنون دوست جدیدم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.