یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

باران، چایی و یک دنیا حرف

http://s8.picofile.com/file/8323888650/%D8%B5%D8%A8%D8%AD_%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg


صبح ساعت 7:30 بیدار میشوم و هوا هنوز تاریک است.باران می بارد. من سرمست عشق میشوم. عطر چایی و صدا ی رستاک و پنجره ایی که به باران باز میشود، همه ی اینها کافی است که یادم بیافتد. قبل از اینکه همسر یک مرد باشم، مادر یک پسر باشم ، یک دختر احساسی و عاشقم، با یک دنیا رویا ...

+رمز همون قبلی است

++ پری جانم ایمیل ات اشتباه بود.دوباره واسم بفرست.

نظرات 8 + ارسال نظر
Nelii جمعه 31 فروردین 1397 ساعت 01:55 http://nelii75.blog.ir

سلام،من خواننده ی خاموشم،به منم رمز تعلق میگیره؟

سلام عزیزم،واستون میفرستم

فرانک پنج‌شنبه 30 فروردین 1397 ساعت 19:28

به منم رمز تعلق میگیرد؟

بله حتماً

negin چهارشنبه 29 فروردین 1397 ساعت 11:05

salammm
man rams nadaram

سلام عزیزم
چشم میفرستم

زهرا چهارشنبه 29 فروردین 1397 ساعت 10:19

سلام عزیزم
منم رمز رو ندارم. اگر صلاح میدونی برام ایمیل کن

سلام عزیزم
چشم میفرستم

پری سه‌شنبه 28 فروردین 1397 ساعت 11:02

سلام خانم مهندس جان،خوبی؟
من که رم عبور شما رو ندارم چیکار کنم؟

سلام عزیزم، یه ایمیل خصوصی واسم بفرست

تفکر مثبت سه‌شنبه 28 فروردین 1397 ساعت 10:17 http://tafakoremosbat.blogsky.com

اصفهان هم بارون اومد!!!!!!!!!!!
من دو سال و نیم اصفهان بودم .دانشگاه اصفهان.
مگه بارون میومد اخه آرزو به دل موندیم.
البته یه برف خوشگل اومد
یادش بخیر
راستی خانم مهندس وبلاگ خوبی داریدااا

خدا رو شکر
ممنونم

متینا سه‌شنبه 28 فروردین 1397 ساعت 09:12

سلام خانم مهندس
چه حس مشترک خوبی داریم ، الان اصفهان هم بارون تند و خوبی میباره
خوش باشی :)

چه خوب. خدا رو شکر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.