یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

یادداشت های یک خانم مهندس

افکار و روزنوشت های یک خانم مهندسِ مادر

روزمرگی های زیبا

صبح ساعت 7:56 همسرم بیدارم میکند که :"دیدی قرارمان را بردم،من بیدار شدم" و بلافاصله میخوابد :)) قضیه از این قرار است که همسرم دیشب قبل از خواب میگفت باید صبح زود بلند شویم زبان بخوانیم. میگویم تو که بیدار نمیشوی الکی من را هم بد خواب نکن. برای اینکه حرف کداممان درست است جایزه میگذاریم و نتیجه اش میشود این که خدمتتان عرض کردم.

پسرم و همسرم خوابند و من کمی اینترنت را بالا پایین میکنم و میروم سراغ کتری ، زیرش را روشن میکنم. ظرف های مهمونی دیشب را از ماشین ظرفشویی بیرون می آورم، ماشین لباسشویی را هم روشن میکنم. هوس یک میز صبحانه زیبا میکنم.

دیشب برای پسرم مهمانی گرفتم و خانواده ام را دعوت کردم. جایتان خالی خوراک زبان بارگذاشته بودم. چقدر غذای آسانی است . برای مهمانی ها باید غذای راحت پخت تا میزبان کمتر خسته شود. بعد از شام هم کلی دور هم خوش گذشت. و چه خوب بود که دیشب نه تلویزیون روشن بود و نه کسی سرش توی گوشی بود.(هیچ وقت فکرش را نمیکردم برای خورده ریز های خانه وقتی خرید میکنم 150 هزار تومان باید پول بدهم . هنوز باورمان نشده که چقدر گرانی بیداد میکند و از دید قیمت ها مدام شوکه میشویم.)

امروز هم خانه مرتب و آرامش حکم فرماست و یک جمعه لذت بخش انتظارم را میکشد.

+ گاهی از بعضی رفتار ها (به خصوص جاری و مادرشوهر) که ناراحت میشوم ، به خودم میگویم اشکالی ندارد تو که سال دیگه از پیششان میروی بگذار بتازند.بله تصمیم ما برای مهاجرت قطعی است. کجایش هنوز مشخص نیست. فعلاً گام اول تقویت زبان است که با مشخص شدن کشورش باید تصمیم بگیریم آیلتس بگیریم یا تافل.

نظرات 5 + ارسال نظر
مریم شنبه 7 بهمن 1396 ساعت 07:08

خیلی ممنون از اینکه پاسخ دادین. موفق باشید هرجایی که هستید

دلژین جمعه 6 بهمن 1396 ساعت 09:21

عزیزم...
پس تو هم رفتنی شدی چه تصمیم خوبی...
+از گرونی نگو... هر دفعه میرم فروشگاه رفاه، نصف دفعه قبل خرید میکنم و دو بربر قبل پول میدم... هوووف !
+خوراک زبان را من عااشقم

ممنون عزیزم
+فاجعه است واقعا :(
+تشریف بیارید در خدمت باشیم :*

نگین چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت 08:21 http://www.smile-world.blogsky.com

برای مهاجرت هم خیلی خیلی تصمیم خوبی گرفتی
ما هم راستش تا یک جاهایی اقدام کردیم که بعد چین بریم یک کشور دیگه.
واقعا وقتی از ایران حارج میشی میفهمی تفاوتو...
تازه چین که خارج به حساب نمیاد خیلی( از لحاظ فرهنگ بیشتر منظورمه اگر نه رفاهش خیلی بالاس) ولی نسبت به ایران زمین تا آسمون فرق داره:دی واقعا برمیگردم ایران حتی برا یه ماه حالم همش گرفته میشه و دوس ندارم خیلی از خونه در بیام! جون همش باید با بقال چقال و راننده تاکسی سرو کله بزنم :))

چون هنوز اول راهید چند تا کشور رو بهتون میگم که به نظرم بیشتر دنبالشون باشید چون هم رفتن ساده تره و هم شرایط ایده آل تر: هلند، کانادا( ساسکاچوان شرایط آسونی داره)، استرالیا. مخصوصا هلند و کانادا که پاسپورت ایرانی داشتن خیلی تاثیر منفی نداره :)
اگر بتونی لیسنینگ 8 و بقیه اسکیلها رو 7 بگیری در غریب به اتفاق راه های مهاجرتی نمره ی بالایی از زبان میگیری.
و این ینی اینکه باید لیسنینگتو خیلی قوی کنی...

اصن خانوم مهندس میگم بیا برا یه جا اقدام کنیم که تنها هم نباشیم :دی

ممنون عزیزم بابت راهنمایی های خوبت
اتفاقا به شوهرم میگفتم بیا بریم چین اونجا آشنا داریم :دی
ولی واقعا چقدر عالی میشه باهم یه جا بریم

نگین چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت 08:14 http://www.smile-world.blogsky.com

وااااای فاطمه ینییی عالییی بود :))
آخه من و امینم همیشه همین داستان و داریم!
مثلا دیشب امین بهم گفت ساعت هشت و نیم بیدار شیم که تا نه بریم دانشگاه و درس بخونیم!
گفتم تو که بیدار نمیشی الکی ساعت کوک نکن!!! همون ساعت نه و نیم بیدار میشیم :دی
خلاصه امروز ساعتشو که زنگ میزد برداشت و خاموش کرد و دوباره خوابید! تهش همون ساعت نه و نیم که من گفته بودم بیدار شدیم :))
البته خوبه برا ما چون ما متاسفانه عادت کردیم تا یازده میخوابیدیم!!!

میبینی تو رو خدا . ما الان ۵ سال همین معظل رو داریم :))

مریم سه‌شنبه 3 بهمن 1396 ساعت 17:34

میشه یه سوال ازتون بپرسم؟
برای آزمون ایلتس کتاب یا منبع خاصی رو مطالعه میکنید؟
ممنون میشم اگه جواب بدین
خوش باشید و خرم

سلام عزیزم. چندتا کتاب هست که شروع کردم . اجازه بدین مطمین بشم که منابع ام درسته یا نه. توی پست بعدی حتما مینویسم واستون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.